مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
میچکد از شوق وقتی اشک نمنم در نجف با دم او میرود از سیـنهها غم در نجف درد اگر داری برو دنبال درمـان کـربلا زخم اگر داری بیا دنبال مرهم در نجف گوش دل بسپار وقتی که شدی وارد به شهر شاید از زهرا شنیدی خیر مقدم در نجف چونکه روزی جهان دست خداوند علیست میشود تقسیم رزق هر دو عالم در نجف از گـدایـان در مـولا گـدایی کـرده اسـت صاحبِ ثروت شده اینگونه حاتم در نجف دورشان از برکت مولای ما گشته شلوغ زائری دارند اگر که نوح و آدم در نجف خــادمــان بــارگـاه او شــدنــد از ابــتـدا ابر و باد و ماه و خورشید و فلک هم در نجف سجده بـاید کـرد وقـت دیـدن این بـارگاه میشود جبریل وقتی تا کمر خم در نجف هرکه دارد حال خاص خویش را در شهر او از همان بدو ورودم من که مستم در نجف حسرتی در دل اگر باشد فقط این است که اربعین ماندم چرا من اینقدر کم در نجف |